تماشاچی محکوم به اعدام
ترجمهی تینوش نظمجو
نشر نی [دور تا دور دنیا، نمایشنامه- ۱۰]
۱۲۸ صفحه [جیبی]، ۱۶۰۰ تومان
چاپ اول، ۱۳۸۷
۹ از ۱۰
منم از پالپ شنیدم که تینوش نظمجو مَرده. جالبهها.
خیلی عالی بود. من که هرچی از این آقاهه منتشر شه، میخونم. این همه خلاقیت من رو که به هیجان میآره. البته نمیدونم... شاید چون کم نمایشنامه خوندم به نظرم نو میآد. حتا اگه ایدهی نمایشنامه نو هم نباشه، هیچی از ارزشهاش کم نمیشه. اجراش به اندازه کافی خوب بود.
موضوع اینه که سالن تئاتر -به قول قلعهنوعی- «کلّیوم» دادگاهه. یکی از تماشاچیها هم متهمه. شاهدها میآن و علیه اون تماشاچی شهادت میدن. مثلا کارهای معمولی مثل بلیت خریدن جرم محسوب میشه. کمکم تماشاچیهای دیگه هم وارد تئاتر میشن. قاضی و دادستان و وکیلمدافع و منشی دادگاه هم به عنوان بازیگر تئاتر عنوان میشن. و همهچی قاطی میشه. خیلی دوست دارم این نمایش اجرا شه و برم ببینمش. اینکه قاطی این بازی شَم و... خیلی باید هیجانانگیز باشه.
شاید بشه گفت تئاتر تماشاچی رو با این سؤال روبهرو میکنه که کی تماشاچیه و کی بازیگر؟ نمایش یه جور حقیقته یا حقیقت یه جور نمایش؟ و از این دست سؤالها. حالا ممکنه بگین ایبابا! جدیدا از این کارها مُد شده و حالا اونقدرها هم چیز جدید و دندونگیری نیست. آره! درسته. این جور کارها مُد شده. اینکه خود اثر هنری میشه جزء مصالح خودش و بازیگر و نویسنده و کارگردان و اینها توش حضور دارند. ولی مهمه که اجرا چهجوری باشه و با چه منطقی این کارها انجام میشه و... به نظر من این نمایشنامه نمونهی خیلی خوبی از پستمدرنیسمه.
راستی «سه شب با مادوکس» رو هم از همین نویسنده خوندم. اون هم خوب بود. ولی چیز زیادی نداشتم راجع بهش بنویسم. ویسنییک یه چیزی داره به اسم «واقعیت جادویی» که مسلما با رئالیسم جادویی فرق داره. یه طنز خیلی لذتبخشی توش هست و یهجور واقعی نبودنِ طعنهآمیز.
مجموعهی دور تا دور دنیا در Menu:
۸. اسبهای پشت پنجره، ماتئی ویسنییک