درنده باسکرویل
ترجمهی مژده دقیقی
نشر هرمس
۲۲۰ صفحه، ۲۴۰۰ تومان
چاپ دوم، ۱۳۸۷
۴ از ۵
این اولین شرلوک هولمزی بود که خوندم. فکر میکنم معروفترین کتاب هولمز هم باشه. اینجور که تو مقدمه نوشته، کانن دویل قبل از این کتاب شرلوک هولمز رو میکُشه که ماجراهاش تموم شه، ولی مردم اعتراض میکنن. کانن دویل با این کتاب دوباره شروع میکنه ماجراهای قدیمی شرلوک هولمز رو میگه و استقبال عجیبی هم ازش میشه.
ماجرای درندهی باسکرویل، تو یه دهکده با فضای وهمآلودی میگذره. جایی که پر از مردابه، توش صداهای عجیب شنیده میشه، یه قاتل فراری تو خلنگزارش مخفی شده و دور همهچی به هالهی خرافه دیده پیدا شده. واسه همینه که ماجرای باسکرویل واسه هولمز پیچیده میشه: هولمز باید از بین انبوه خرافهها و چیزهای ماورایی، واقعیت رو بیرون بکشه.
کلاً خوندن رمان پلیسی خیلی لذتبخشه. ما باید رد اتفاقها و شخصیتها رو بگیریم تا سروکلهی واقعیت پیدا شه. یعنی تصور کنید دونههای تسبیحی که هی ریخته میشه و ما باید دنبال نخی باشیم که اونها رو کنار هم بنشونه. نخه باید انقدر محکم باشه که ما رو راضی کنه. ماجراها فوقالعاده جذابه و شخصیتها اونقدر قوی پرداخته میشن که بتونن یه قاتل بالقوه باشن. بعد که واقعیت رو میشه، ما کتاب رو مرور میکنیم و همه چی معنیدار میشه. حالا اگه مثل «درندهی باسکرویل» ماجراهای جذاب و شخصیتهای قوی کنار فضاسازی فوقالعاده هم قرار بگیره، لذتش چندبرابر میشه.
برچسب: شرلوک هولمز، سر آرتور کانن دویل، مژده دقیقی، نشر هرمس