دیروزهای ما

ناتالیا گینزبورگ
ترجمه‌ی منوچهر افسری
نشر کتاب زمان
۲۶۸ صفحه، ۱۵۵۰ تومان
چاپ دوم، ۱۳۶۶
۳ از ۵

ساده‌ترین جمله‌ای که راجع به رمان «دیروزهای ما» می‌توانم بگویم این است که این کتاب یک تجربه‌ی خوب دیگر از ادبیات ایتالیا نصیبم کرد. داستان در ابتدا درون یک خانواده‌ی مادر مرده شروع می‌شود. تمرکز ماجراها بر روی پدر است که با مرگ پدر، برادر بزرگتر مرکز اصلی همه‌ی اتفاقات شده و این روند به تدریج روی اعضای خانواده پخش می‌شود. در آخر همه چیز متوجه کوچک‌ترین خواهر می‌شود و اتفاقات زندگی اوست که نیمه‌ی پایانی کتاب را می‌سازد. داستان از کمی قبل از جنگ جهانی دوم در ایتالیا شروع می‌شود و پدر که مخالف سرسخت فاشیسم است از کارش کناره گرفته و پنهانی مشغول نوشتن کتابی رسوا کننده علیه فاشیسم است. باقی قضایای کتاب نیز در گیر و دارِ همین قضایای سیاسی می‌گذرد تا به پایان جنگ و سقوط فاشیسم می‌رسد.

این کتاب را جزو ادبیات نئورئالیستی ایتالیا دسته بندی می‌کنند. این سبک از همان سال‌های جنگ جهانی دوم  ابتدا در سینما ظهور کرد و به ادبیات کشیده شد و حدود یک دهه در اوج بود. نویسندگان نئورئالیست معمولن داستان‌های شسته رفته و از پیش تعیین شده را کنار می‌گذارند و یا حداکثر سراغ طرح یک موقعیت دراماتیک می‌روند. به نظرم این رمان هم مثل خیلی از رمان‌های خوبِ دیگر ادبیات ایتالیا، بین آثار دیگر گم شده و کمتر دیده شده است.

«منوچهر افسری» کتاب را از ایتالیایی به فارسی برگردانده است. ترجمه‌ی خوب و روانی از کار درآمده و خیلی از عبارت‌های عامیانه را با عبارت‌های عامیانه‌ی معادل‌شان در زبان فارسی جایگزین کرده است که نتیجه‌ی کار زیبا از آب در آمده. جناب منوچهر افسری از مترجمان قدیمی و خوش سلیقه‌ای است که آن‌طور که از خبرها متوجه شدم کار ترجمه‌ی ادبی را کنار گذاشته و به ترجمه در زمینه‌ی معماری مشغول است.

این کتاب را انتشارات «کتاب زمان» در دو نوبت به چاپ رسانده است اما چاپ جدید کتاب را انتشارات «کتاب خورشید» به عهده گرفته است. در چاپ جدید، طرح جلدِ تاثیرگذار و زیبای کتاب – در چاپ نوبت دوم کتاب زمان –  به چشم نمی‌خورد و جای آن را طرحی سرسری گرفته است. همچنین در چاپ جدید قلم نوشته‌ها کمی بزرگ‌تر و نرم‌تر شده و رسم‌الخط مترجم ویرایش شده است. اما اگر نظر من را می‌خواهید نسخه‌ی قدیمی کتاب دلچسب‌تر است.

قسمتی از کتاب:

« باران سیل آسا روی دشت و تپه‌های پیرامون می‌بارید و کوره راه‌های دشت را به جویبارهای تند و گل آلود تبدیل می‌کرد، خوشه‌های گندم با وزش باد و باران روی زمین خم می‌شدند. آنا در گل و لای دشت راه می‌رفت و با خود می‌گفت کسی او را دوست ندارد، اگر نه برای کمی گوشت ناقابل او را از خانه بیرون نمی‌فرستادند. در دنیا، یتیم از پدر و مادر با برادری که در پارک عمومی خودکشی کرده بود و با کودکی که در شکم داشت نمی‌دانست با کی حرف بزند و خودش هم جرئت نداشت به شهر برود و قابله‌ای پیدا کند. در حالی که مایوسانه زیر باد و باران می‌دوید می‌پنداشت تنها جرئت انقلاب کردن برایش باقی مانده است. »

لاتاری، چخوف و داستانهای دیگر

شرلی جکسن، ریموند کارور، آن بیتی، آن تایلر، جان آپدایک، توبیاس ولف، کازوئو ایشی‌گورو
ترجمه‌ی جعفر مدرس صادقی
نشر مرکز
۱۸۳ صفحه، ۱۹۵۰ تومان
چاپ سوم، ۱۳۸۴
۹ از ۱۰

اهمیت این مجموعه تو معرفی نویسنده‌های بزرگیه که زمان چاپ اول کتاب [۱۳۷۱] برای ایرانی‌ها شناخته‌شده نبودن، ولی نویسنده‌های بزرگی‌ان. و البته اهمیت دیگه‌ی این مجموعه خوب بودن خود داستان‌هاست. می‌تونم بگم همه‌ی داستان‌ها، داستان‌های خوبی‌ان. آخرش هم چندتا مقاله داره. درباره‌ی داستانِ لاتاری، کارور و چندتا هم درباره‌ی نویسندگی و شیوه‌هاش. [لونی که برای گینزبورگه تو فضیلت‌های ناچیز هم هست.] من از داستان‌های لاتاری [شرلی جکسن]، شام خانوادگی [ایشی‌گورو] و آن میلر دیگر [توبیاس ولف] بیش‌تر از بقیه خوشم اومد. راستش پیدا کردن ویژگی مشترک بینشون سخته. یا باید درباره‌ی هر داستان یه چیزی بنویسم که اون‌جوری لطف خوندن داستان‌ها رو می‌گیرم یا باید این نوشته رو همین‌جا تموم کنم که همین کارو می‌کنم. بخونیدش. 

درباره‌ی این کتاب:
+ کتاب‌خوانه
+ کتاب‌های عامه‌پسند

برچسب: ریموند کارور، جان آپدایک، توبیاس ولف، کازوئو ایشی‌گورو، جعفر مدرس صادقی

فضیلت‌های ناچیز

ناتالیا گینزبورگ
ترجمه‌ی محسن ابراهیم
انتشارات هرمس
۱۲۰ صفحه، ۹۰۰ تومان
چاپ سوم، ۱۳۸۴
۱۰ از ۱۰

این کتاب رو اتفاقی تو کتاب‌فروشی «نیک» دیدم. ارزون بود، اسم نویسنده هم آشنا بود، خریدم ببینم چیه. باید بگم هرکدوم از نوشته‌های کتاب حیرت‌زده‌م کرد. بی‌نظیر بود.

کتاب مجموعه‌ی ۱۱ داستان-مقاله‌ست. البته اسم داستان-مقاله اسم دقیقی برای نوشته‌های گینربورگ نیست. دقیقا نمی‌دونم اسمش چیه. ببینید، نوشته‌های پراکنده‌ای هستند درباره‌ی موضوعات مختلف. درباره‌ی یه دوست، انگلیس، یه رابطه‌ی دونفره، نویسندگی یا مسأله‌ی تربیت بچه‌ها. بعضی‌ها به داستان نزدیک‌ترند، بعضی‌ها به مقاله یا طرح داستان. هیچ‌کدوم داستان به اون شکل نیستند، ولی به هر حال نگاه نویسنده داستانیه. حالا هر اسمی می‌خواید بذارید، بذارید.

جذابیت نوشته‌های ناتالیا گینزبورگ تو دقیق دیدنشه. منظورم اینه که از چیزهایی حرف می‌زنه که به‌طرز عجیبی برای ما آشنا هستند. چیزهایی مربوط به انسان امروز. رو نقاط مشترک آدم‌ها دست می‌ذاره. خوب می‌بینه، خوب تحلیل می‌کنه و خوب می‌نویسه. صریح، گزنده و حزن‌انگیز. توصیفات گینزبورگ مثل همینگ‌وی سرد و خشن نیستند. ولی اشتراکش با همینگ‌وی تو گیرایی ِ توصیفاته. جمله‌های دقیق و گیرایی که به‌موقع تأثیرشون رو می‌ذارن و رد می‌شن. خیلی راحت و بدون ادا و اطوار.

خیلی سخت بود برام یه قسمت از کتاب رو انتخاب کنم. این‌ها رو که می‌خونید، دقت کنید که چطور هر کلمه رو به معنی دقیقش به کار می‌بره، البته نباید نقش مترجم را نادیده بگیریم.

«[در نوجوانی] گاه خشم‌هایی در خانه منفجر می‌شود. شاید حالا به خاطر ما و به خاطر چهره‌ی سنگی ماست. گردبادی از کلمات خشن بر ما هجوم می‌آورد. درها به ‌هم کوبیده می‌شود. اما از جا نمی‌جهیم. درها حالا به خاطر مقاومت ما به هم کوبیده می‌شود. علیه ما که بی‌حرکت پشت میز مقاومت می‌کنیم؛ با خنده‌ای پرغرور. کمی بعد تنها در اتاق‌مان، آن خنده‌ی پرغرور یکباره ذوب خواهد شد و به های‌های گریه خواهیم افتاد.»
***
«در لندن، در این شهر سیاه و خاکستری، انسان با عزمی راسخ رنگ‌هایی را به کار برده است. ناگهان می‌شود به دری لاجوردی یا صورتی یا قرمز، بین برادران سیاه‌شان برخورد. در هوای خاکستری، اتوبوس‌هایی به رنگ قرمز ِ تند عبور می‌کنند. رنگ‌هایی که جای دیگر ممکن است شاد باشند. اما این‌جا شاد نیستند و با قصدی معین و دقیق مهارنشده‌اند. لبخند غمگین و پریده‌رنگِ کسی را می‌ماند که خندیدن نمی‌داند.»

درباره‌ی این کتاب:
+ کتاب‌های عامه‌پسند