گداها همیشه با ما هستند
توبیاس وولف
ترجمهی منیر شاخساری
نشر چشمه
چاپ اول، ۱۳۸۷
۱۴۸ صفحه، ۲۸۰۰ تومان
۹ از ۱۰
خواندن داستان کوتاه آمریکایی، بهخصوص از نویسندگان معاصر همیشه لذتبخش است. «گداها همیشه با ما هستند» مجموعهای است از هفت داستان کوتاه که با زبانی بسیار ساده نوشتهشدهاند: مستقیم، بیهیچ واسطهای و بهدور از استعارهها، کنایهها، قضاوتها و... راوی هیچوقت از خط داستانی خارج نمیشود، یعنی قصه را از جایی شروع میکند و در نقطهای به پایان میرساند اما بعد از تمام شدن داستان است که مخاطب در هالهای فرو میرود، انگار پردههایی کنار رفتهاند و به درک تازهای رسیدهاست. البته که این مورد، امری مطلق نیست و داستان نسبتن ضعیف «داستان ما شروع میشود» هم در مجموعه وجود دارد که بیشتر یک بازی فرمی است؛ چارلی که پیشخدمت رستوران است، بعد از کارش به یک قهوهخانهای رفتهاست و به حرفهای میز بغلی گوش میکند که دو مرد و یک زن از اعضای گروه کر کلیسا هستند. در نهایت چارلی بلند میشود و پی کار خودش میرود. صرف سادگی و روایت مقطعی از زندگی روزمره، دلیل بر ضعف داستان نیست؛ «جاذبههای پیشرو» هم فقط برشی از زندگی روزمرهی نوجوانی به نام جین است که در سالن تئاتر کار میکند، اما این داستان به نظر من، بهترین داستان مجموعه است. از سایر داستانهای عالی کتاب میتوان از «بگو آره»، «فروپاشی صحرا، 1967» و «هیولا» نام برد که به عمق زندگی زناشویی نقب میزنند.
«مکان» ساخته و پرداختهشده در داستانهای این مجموعه و کلن در داستانهای آمریکایی، فقط زمینه و بستری خنثا برای جریان داستان نیستند، بلکه در عین سادگی، کارکرد پیشرفتهتری دارند. به عنوان نمونه در همان داستان «جاذبههای پیشرو» استخری در حیاط خانهی جین وجود دارد و یک دوچرخه ته استخر افتادهاست. صاحبخانه به برادر کوچکتر جین گفته که اگر دوچرخه را از استخر بیرون بیاورد، میتواند آنرا داشته باشد. جین در دو صفحهی آخر داستان تلاش میکند که اینکار را بکند، ولی هنوز موفق نیست. داستان در جایی تمام میشود که جین کنار استخر دراز میکشد تا نفس تازه کند و از خنکی بادی که به صورتش میزند، لذت میبرد. حین خواندن داستان، موقعیت استخر، ناخودآگاه، با تار و پود شخصیت جین عجین میشود و بُعد تعریفنشدهای به کاراکتر میدهد که فقط مختص داستان است.
معلوم است که خانم شاخساری در مورد ترجمهی کتاب زحمت زیادی کشیدهاند و نتیجه، متن فارسی تقریبن بیعیب و نقصی است. فقط در یکی دو مورد اصطلاحات فنی اشکالات جزئی به چشم میآید که زیاد هم نمیشود خرده گرفت، مانند Alternator که «آلترناتور» ترجمهشده در حالی که کلمهی مصطلح «دینام» است.
برچسب: توبیاس ولف