پس از تاریکی
هاروکی موراکامی
ترجمهی مهدی غبرایی
انتشارات کتابسرای نیک
۱۹۰ صفحه، ۴۰۰۰ تومان
چاپ دوم، ۱۳۸۸
۸ از ۱۰
پس از تاریکی هم مثل بقیهی داستانهای ترجمه شده از موراکامی توی دنیای خاص موراکامی میگذره. دنیایی که باید با قواعد خودش پذیرفته بشه.
«نیمه شب در پیش است و از آنجا که اوج فعالیتها فروکش کرده، حداقل انرژی لازم برای سوختوساز که ادامهی زندگی را تأمین میکند فرونکاسته نوای ممتد نالهی شهر را فراهم آورده، صدایی یکنواخت که بیافتوخیز است و در عین حال آکنده از دلهره.»
این چند خط که توی صفحهی اول اومده کل فضای داستان رو توی خودش داره. نیمه شب، سکوت، حداقل انرژی و البته دلهره. همه چی با رسیدن نیمه شب و تعطیل شدن مترو شروع میشه. ماری آسایی، دختر نوزدهسالهای که یک شب تا صبح رو بیرون خونه میگذرونه. ما و راوی با اون و آدمهایی که هرکدوم به نحوی به ماری مربوط هستند همرام میشیم. این که میگم ما به خاطر اینه که راوی همهجا ما رو کنار خودش داره و خیلی جاها با ما حرف میزنه، چیزی رو توضیح میده یا از محدودیتهای خودش میگه. راوی دوربینیه که تو اتاقها و فضاها میچرخه و روی تصویر توضیح میده. زمان رو هم با ساعتی که بالای هر قسمت کشیده شده میبینیم.
داستان گاهی به پرگویی میافته و زیادی میخواد جهانِ خاص موراکامی رو توضیح بده. گاهی چیزی رو چندبار تکرار میکنه. مثلاً هردفعه وارد اتاقی میشه تأکید میکنه که این اتاق رو قبلاً کجا دیدیم در حالی که با کدهایی که میده ما میفهمیم داره از کدوم اتاق حرف میزنه.
من واقعاً نمیفهمم منظور مترجم از آوردن بعضی کلمهها و عبارتهای سنگین وسط نثر ساده و روان موراکامی چی میتونه باشه. اولش فکر کردم خب خواسته از کلمات غیر فارسی استفاده نکنه ولی وقتی دیدم «جین آبی» رو همهجا «بلوجین» نوشته و از کلمات عربی زیاد استفاده کرده، دیگه هیچی به ذهنم نرسید. ولی بههیچوجه به خاطر ترجمه خوندن این کتاب رو از دست ندید.
برچسب: هاروکی موراکامی، مهدی غبرایی