دینور بوتزانی
ترجمه‌ی سروش حبیبی
انتشارات کتاب خورشید
۲۵۴ صفحه، ۲۶۰۰ تومان
چاپ اول، ۱۳۸۵
۴ از ۵

دینو بوتزانی نویسنده‌ی تأثیرگذاری تو ادبیات ایتالیا بوده. تو دوره‌ای که ادبیات ایتالیا درگیر داستان‌های سیاسی و اجتماعی و ضد فاشیسم بوده، بوتزانی فارغ از این دغدغه‌ها به قصه‌گویی روی می‌آره. از همین کتاب می‌شه فهمید که قصه‌گوی قهاریه.

یه افسر جوون برای اولین مأموریتش به قلعه‌ای بیرون از شهر فرستاده می‌شه. قلعه‌ای که نظم و انضباط خاصی داره، ولی به هیچ دردی نمی‌خوره. هیچ‌وقت دشمنی به‌ش حمله نمی‌کنه و معلوم نیست برای چی ساخته شده. افراد قلعه سال‌های زیادی از زندگی‌شونو تو قلعه سپری کردن به امید این‌که شاید جنگی در بگیره و خدمتشون تو قلعه پوچ نبوده باشه. حتا این امید تا اون‌جا پیش رفته که توهم دشمن فرضی هم دارن: باقی‌مانده‌ی قوم تاتارها یه روز از بیابون می‌آن و بالاخره جنگ می‌شه!

بیابان تاتارها بیش‌تر از هر چیزی درباره‌ی گذر بی‌رحمانه‌ی زمانه. کتاب پُر از طلوع و غروبِ آفتابه،  رمان با ریتم آرومی می‌گذره، زمستون و یخ‌بندون می‌رسه، بعد یخ‌ها آب می‌شن و بهار می‌شه... و افراد قلعه پیر می‌شن و هنوز امید به وقوع جنگشون رو حفظ کردن. «پانزده سال گذشته است که برای کوهستان‌ها لحظه‌ای بیش نبوده و برای استحکامات قلعه نیز به حساب نیامده است. اما برای انسان‌ها راه درازی بوده که طی شده است، گرچه آنها به هیچ روی سر در نمی‌آورند که چگونه سریع به‌سر رسیده است.»

کتاب از فصل‌های چند صفحه‌ای تشکیل شده، که هر فصل به خودی خود می‌تونه یه داستان‌کوتاه عالی باشه. برای کتابی که روند کندی داره و داستانش نسبتاً قابل پیش‌بینیه [همان‌طور که زندگی برای افراد قلعه قابل پیش‌بینیه]، این خرده‌داستان‌هان که خواننده رو جذب می‌کنن. ایجازش تو روایت خرده‌داستان‌ها منو یاد «صد سال تنهایی» انداخت. فضای وهم‌گونه‌ای که از قلعه و بیابون می‌سازه و شخصیت‌پردازی عالیش از آدم‌های قلعه تو دل خواننده هم این امید رو ایجاد می‌کنه که شاید تو صفحه‌های باقی‌مونده از کتاب، بالاخره جنگی صورت بگیره. خب، این قدرت نویسنده رو نشون می‌ده.

ترجمه‌ی سروش حبیبی هم عالیه. حیفه این کتاب کم خونده شده.

درباره‌ی این کتاب:
+ کتاب‌های عامه‌پسند
+ اُفست
+ روزنامه‌ی اعتماد

برچسب: دینو بوتزانی، سروش حبیبی، انتشارات کتاب خورشید