کارگردان: دیوید سیلورمن
سال ۲۰۰۷، آمریکا
۸۷ دقیقه
۱۰ از ۱۰

می‌تونم این‌جور بنویسم:
«انیمیشن خانواده‌ی سیمپسون‌ها بی‌نظیر است. در آن انسان به انسانیت خود ارجاع داده‌می‌شود. فیلم می‌خنداند و به فکر فرومی‌براند. طوری که بعد از دیدن آن تماشاگر این سوال را در اعماق ذهن خود می‌کاود: مگر نه این‌که این‌ها همه خود ما بودیم و ما به خود می‌خندیدیم؟»

اما حیفه. واقعا حیفه راجع به یه همچین شاه‌کاری این‌جوری بخوام حرف بزنم. خیلی نمی‌دونم در موردش چی بگم. خیلی خندیدم. خیلی. یعنی کل یه ساعت و نیم رو داشتم می‌خندیدم. حتا بیش‌تر. یه جاهایی وسطش نگه‌داشتم خنده‌م تموم شه بعد ادامه‌شو ببینم. هنوزم به تیکه‌های خنده‌دارش فکر می‌کنم خنده‌م می‌گیره. حیفه مثال بیارم. کاش فیلم رو دیده‌بودید، می‌نشستیم با هم می‌گفتیم اون‌جاش بود که پدره فلان کارو کرد. بعد می‌خندیدیم. و تایید می‌کردیم که خیلی عالی بود. اما خب احتمالا ندیدید.

آدم‌های خانواده‌ی سیمپسون خیلی دوست داشتنی بودند. به نظر من خیلی هم شرقی اومدند. یه بلاهت و صداقت عجیبی داشتند که مشابهش رو کم‌تر دیدیم. می‌دونید، کلا انیمیشن ساختارشکنی بود. این ساختارشکنی از همون اولش که شرکت تولیدی فیلم رو نشون می‌ده شروع می‌شه تا آخرین صحنه‌ی تیتراژ پایانی هم ادامه داره. یکی از دلایل خوب بودنش همینه.

یه چیز جالبی تو فکسون خوندم. که یه نظر سنجی کردن تو آمریکا. نتیجه‌ش این شده که مردم بیش‌تر مشتاقند بدونند قسمت بعدی سیمپسون چی می‌شه تا این‌که بدونند سیاست‌های بعدی جرج بوش چیه. شاید اگه مورد مشابهش تو ایران انجام بگیره هم مردم به مهران مدیری بیش‌تر از احمدی‌نژاد رای بدن.

من این فیلم رو تا اطلاع ثانوی رو فلش‌م دارم. اگه خواستید، حاضرم بهتون بدم. بزنم رو سی‌دی یا یه همچین چیزی. یعنی می‌گم وقتی می‌شه به همین راحتی مردم رو شاد کرد، چرا دریغ کنم؟

یه دی‌وی‌دی هم از سریالش دارم. زیرنویس نداره. ولی تابستون می‌خوام بشینم ببینم. حتا اگه نفهمم چی می‌گن هم می‌تونه لذت‌بخش باشه.